چرا می نویسم؟می نویسم چون….
اگر مدت نسبتا طولانی[مثلا 2 ماه] در نوشتن ام وقفه بیفتد،بر می گردم به چرایی نوشتن.اینکه برای چه می نویسم و انگیزه من از نوشتن چیست؟از زمانی که این سایت را ساختم 3 سال می گذرد.نیمه سال 98 در اینجا شروع به پست گذاشتن کردم و در سال 99 بیشتر نوشتم و اوجش تا مرداد ماه 1400 بود.بعد از آن بود که بنا به دلایلی فعالیت ام در اینجا تا حد زیادی افت کرد.یکی از دلایلی که باعث چنین شرایطی شد سایت ویرگول بود.چون در آنجا مطالب این سایت را کپی پیست می کردم. شکی نیست که آن جا برای من و خیلی از وبلاگ نویسان به دلیل نوع الگوریتم حاکم بر شبکه های اجتماعی و امکان دیده شدن سریع تر و آسان تر جذاب تر است.با این حال نوشتن در این جا را دوست دارم و باید برایش خیلی بیشتر وقت بگذارم.چون هم هزینه نسبتا زیادی کرده ام و هم داشتن وبلاگ مستقل در دنیای امروز یک برند شخصی و هویت محسوب می شود و برای وبلاگ نویس هم به مثابه نوعی رزومه است.
اهمیت داشتن یک سایت شخصی زمانی برای من پر رنگ شد که در کلاس نویسندگی خلاق شاهین کلانتری شرکت کردم. خیلی دلم برای دوره نویسندگی خلاق تنگ شده است.نوشتن می تواند حال روحی را هم بهتر کند.در برخی مقاله ها خوانده ام که نوشتار درمانی نوعی درمان برای اختلالات روانی مانند افسردگی،اضطراب و اختلال پس از حادثه است.اگر حوصله کنم در یک پست دیگر شاید کمی در مورد نوشتار درمانی و مزایای آن هم بگویم.خب داشتم در مورد چرایی نوشتن خودم توضیح می دادم.برخی از دلایلی که می نویسم را اینجا به صورت مختصر شرح می دهم.
می نویسم چون از زمانی که یک کودک دبستانی بیش نبودم علاقه به نوشتن روزانه نویسی و خاطره نویسی داشتم.
می نویسم تا اندیشه هایم جاودان بمانند و بچه ها و نوه هایم با افکار و عقایدم آشنا شوند و نام ام در جامعه ای حتی کوچک به یادگار بماند.
می نویسم چون با نوشتن می توانم به جایی بروم که دوست دارم و زندگی ای را تجربه کنم که می خواهم.
می نویسم تا همیشه احساس جوانی کنم.با نوشتن،مغزم پویا می ماند و حس بی سوادی و رکود و خمودی و درجا زدن نمی کنم.
می نویسم چون عاشق نوشتن هستم.عاشق نوشتن غیر داستانی!عاشق خودکار و مداد و دفتر و دفترچه و هر چیزی که مرا به یاد نویسندگی بیندازد.
پاسخی بگذارید