چرا می نویسم؟می نویسم چون….

اگر مدت نسبتا طولانی در نوشتن ام وقفه بیفتد،بر می گردم به چرایی نوشتن.اینکه برای چه می نویسم و انگیزه من از نوشتن چیست؟از زمانی که این سایت را ساختم 3 سال می گذرد.نیمه سال 98 در اینجا شروع به پست گذاشتن کردم و در سال 99 بیشتر نوشتم و اوجش تا مرداد ماه 1400…

Read more


به جاودانگی رسیدن با نوشتن و نوشتن و نوشتن و…

در پست کوتاه قبلی از کم کاری و اهمال کاری ام در نوشتن گفتم.خدا می داند که چقدر کارهای نوشتنی عقب افتاده دارم.وقتی در کلاس نویسندگی خلاق شاهین.ک شرکت می کردم با اینکه از شاگردان خیلی فعال کلاس نبودم ولی چون با گروهی همراه بودم و وبینارها هم برقرار بود انگیزه و حس نوشتن ام…

Read more


دور افتادن از مسیر نویسندگی

مدتی هست که از نوشتن به خصوص وبلاگ نویسی دور افتاده ام.اگر بخواهم صادق باشم باید بگویم که نه تنها از وبلاگ نویسی بلکه از نوشتن در دفترچه،سایت ویرگول و کانال شخصی ام هم خیلی عقب افتاده ام.یکی از علت هایی که منجر به کم کاری ام در این زمینه شده را می دانم؛پارسال خرداد…

Read more


گزارش بسیار مختصری از وبینار بسیار انرژی بخش دوره نویسندگی خلاق شاهین کلانتری مورخ 14 اسفند

دو سال و خرده ای هست که در دوره آنلاین نویسندگی خلاق شاهین کلانتری شرکت می کنم.جزئیاتش مفصل است.خاطرم هست که اولین بار در اسفند ماه 96 وقتی که دنبال یک سایت خوب برای آموزش نویسندگی می گشتم،به طور تصادفی به سایت آقای کلانتری برخوردم.اینکه دیگر چگونه شد که تصمیم گرفتم با سایت او بیشتر…

Read more


پستی کوتاه در باب 11 جمله قصاری که همگی از آن خودم هستند

- زیاد که مهربان باشی،کمتر با تو مهربان می مانند. - 24  ساعت تمام  در اختیار داریم اگر خواب را از آن فاکتور بگیریم. - ما فقط در عصر کمبود زمان زیست نمی کنیم،بلکه با کمبود انرژی و انگیزه و هزینه هم دست وپنجه نرم می کنیم. - لگد بزن به بخت خودت،چون هر بدبیاری…

Read more


ماجرای آن دو دختر در سالن پذیرایی (برداشتی آزاد از یک نقاشی)

با دوربین چشمی مثل جاسوس ها آن ها را می پایم.همیشه دوست داشته ام فضولی دیگران را بکنم و فال گوش باایستم.اون دو تا دختر را دارم می بینم که در سالن پذیرایی خانه با همدیگر در حال بگو بخند هستند و البته به نظر فخر فروشی هم می کنند.دختر مو بلوند پشتش را کرده…

Read more